چه فرقی می کند چه کسی رییس جمهور آمریکاست؟

من ايرانی‌ام. بايد ميهنم را دوست بدارم. مانند ملت‌های ديگر که وطنی دارند و دوستش می‌دارند. من ايرانی‌ام. بايد کاری کنم. نباید از انتخاب شدن ترامپ تندرو بهراسم و از انتخاب نشدن کلینتون ناراحت شوم. اگر من همانی باشم که باید باشم چه فرقی می‌کند چه کسی رییس جمهور آمریکا شده است. مگر قرار است کشورمان را کلینتون بسازد و یا مگر قرار است ترامپ خرابش کند.

اگر دانش‌آموزم بهترين کاری که می‌توانم انجام دهم درس خواندن است. برای نمره درس نخوانم. برای دانستن درس بخوانم.

اگر دانشجویم بهترين کاری که می‌توانم انجام دهم باز هم درس خواندن است. باید تحقيق کنم. باید استادم را سوال پيچ کنم و او را  مجبور کنم علمش را به روز کند.

اگر کارگرم باید خوب کار کنم. هر چند می‌دانم حقم را نمی دهند. ولی نمی‌شود که چون حقم را نمی‌دهند دست روی دست بگذارم و برخی بی‌عدالتی را با کار نکردن تلافی کنم.

اگر آموزگارم، معلمم ، دبيرم، استاد دانشگاهم باید خوب درس بدهم و شاگردانی شجاع، دانا و توانا تربيت کنم. باید به شاگردانم خوب بودن را بياموزم.

از چه کسی یا چه چیزی ناراضی هستم؟

اگر مستاجرم. حقوقم کم است. تفريح ندارم و صدها مشکل دیگر دارم، این‌ها دلیل نمی‌شود تلافی کنم و کارم را خوب انجام ندهم. می‌دانم با کار نکردن من نه تنها مشکلاتم حل نمی‌شود، بلکه با کم‌کاری، مشکلات من، خانواده، مردم و کشورم هر روز بيش‌تر و بيش‌تر می‌شود.

پس بیکار نمی‌نشینم ميهن کهنمان منتظر اقدام من است. صبر جايز نيست. کتابم را که گوشه‌ای افتاده است، برمی‌دارم. استاد یا معلمم را سوال پيچ می‌کنم. مجبورش می‌کنم به دنبال مطالعه برود. علمش را به روز کند. تا پاسخم را بيابد.

ارباب رجوع منتظر است. نياز به يک امضای من دارد. کار او را با روی باز انجام می‌دهم. به فردا موکول نمی‌کنم. مگر يک امضای من پای برگه ارباب رجوع چقدر طول می‌کشد؟

 دانش‌آموزان منتظر من هستند. سوال علی و بهرام را با روی باز پاسخ می‌دهم. آن‌ها در حل مسئله شماره سه مشکل دارند. اگر با همسرم مشکل دارم، بچه‌های مردم چه کنند؟

می‌دانم دانشجويان منتظرند. منتظر دعوت‌نامه دانشگاه‌های کانادا يا آمريکا نمی‌نشینم؟ مگر در دانشگاه‌های ايران نمی‌شود درس داد و دانشجوی خوب تربيت کرد؟ مگر من با هزينه اين ملت درس نخوانده‌ام؟ من به اين ملت و اين کشور بدهکارم.

من تعهد داده‌ام. من تو قسم‌نامه سقراط خوانده‌ام. می‌دانم بيمارم در اتاق عمل منتظر من است. می‌دانم زيرميزی گناه است، پس زیرمیزی نمی‌گیرم. وضع مالی‌ من که خوب است. آسايش دارم. درآمدم خوب است. اين همه پول را می‌خواهم چه کار؟ می‌دانم بيمار بيچاره‌ام نمی‌تواند پول عملش را تامین کند. می‌دانم درآمد او کم است. بنابراین هم‌وطن بیمارم را تنها رها نمی‌کنم.

من تعهد داده‌ام. قبول نمی‌کنم مالک ساختمان برای کم کردن هزينه‌ها به بنا و کارگر دستور دهد از مقدار سيمان در بتن بکاهند؟ می‌دانم مقاومت بتن باید حداقل 350 باشد. با اين مقدار سيمان، بتن به مقاومت 350 نمی رسد. من مسئولم، من مهندس مسئولم.

خارجی‌ها و در راس آن‌ها آمریکایی‌ها کار مثبتی برای ما نمی‌کنند. چه کلینتون رییس جمهور باشد و چه ترامپ. تازه اگر بتوانند آسیب هم می‌زنند. پس برمی‌خیزم، آستین‌ها را بالا می‌زنم، يا علی می‌گویم تا عشق آغاز شود. عشق به دین، عشق به وطن و عشق به اين مردم.